خنگول(3)

ساخت وبلاگ
یه روز خنگول چشماشو میبنده گم میشه! خنگول دستش میشکنه میره پیش دکتر میگهوقتی دستم خوب شد میتونم پیانو بزنم؟ دکتر میگه:آره که میشه -چه خوب چون قبلا نمی تونستم!!! یکی از نظرات جامعه شناسانه حنگول: عامل اصلی طلاق ازدواج است!!! به خنگول میگن تولدت کیه؟ میگه: 5 آذر میگن:چه سالی؟ میگه: هر سال!!! خنگول کفترش گم میشه تو روزنامه آگهی میده بیه بیه بیه!!! خنگول میره کتابخونه کتابشو پس بده کتابدار میگه: کتابه خوب بود؟ خنگولمیگه:شخصیت زیاد داشت ولی داستان نداشت کتابدار میگه: پس تو بودی که دفتر تلفنو برده بودی!!!!!! بسیجی میره جبهه رو کلاش مینویسه:یا زهرا یا هیچ کس!!! به یارو میگن خیلی مردی میگه: ما بیشتر یارو از حج بر میگرده ازش میپرسن:حجچطور بود میگه:سخت بود خیلی سنگ خوردم امّا از آخر بوسیدمش خنگول بی هوا میره تو اتاق خفه میشه خنگول با سرنوشتش بازی میکنه یک هی می بازه خنگول میره تعلیم رانندگی دوستش میپرسه چطور بود میگه:خوب بود ولی مربی خیلی فرد مذهبی بود هر طرف من میپیچیدم میگفت یا اباالفضل-یا امام رضا!!! چند تا توله سگ برای پدرشون تولّد میگیرن رو کیک تولّد مینویسند: تولّدت مبارک پدر سگ یارو میخوره به جدول میشینه حلّش میکنه از خنگول میپرسن اگه ادیسون نبود چی میشد. خنگول میگه:بعد مجبور بودیم تو تاریکی تلویزیون نگاه کنیم. یارو از خونش مییاد بیرون پوست موز میبینه میگه:وای بدبخت شدم امروزم باید سر بخورم از خنگول میپرسن 22 بهمن چه روزیه میگه:سیزدهم آبان ماه؟ شیطان هرکاری کرد آدم سیب نخورد رو کرد به حوا گفت : بخور واسه پوستت خوبه ! چو هرگز نیابی نشانی ز شوی ز گهواره تا گور دانش بجوی. ستاد تشویق دختران به درس خواندن اینجا ایران است یعنی: ببخشید پرواز ۱۷:۴۵ چه ساعتی میشینه؟ببخشید اتوبوس ۹:۳۰ ساعت چند حرکت میکنه ؟ببخشید کارت شارژ دو تومنی دارین ؟ چنده !؟ در زندگی هر دختری یک سوال هست که تا آخر عمر او را همراهی می‌کند . . . . حالا چی بپوشم؟ حیف نون می ره کتابخونه، داد می زنه یه ساندویچ بدین با سس اضافه. آقاهه بهش می گه: آقا! اینجا کتابخونه هست. حیف نون می گه: ببخشید… بعد یواش درگوش آقاهه می گه: یه ساندویچ بدین با سس اضافه! سه نفر می خواستند چای لیپتون بخورن. اولی فنجان رو نگه می داره و لیپتونرا تو فنجان تکان می ده، دومی لیپتون را نگه می داره و فنجان را تکان می ده، سومی لیپتون را به دور فنجان می ماله! مادر: احمد! اگر من به تو ۱۰ تا بادام بدهم که آنها را به طور مساوی با جواد تقسیم کنی، چند تا بهاو می دهی؟ احمد: سه تا! مادر: ببینم! مگر تو حساب کردن بلد نیستی؟ احمد: چرا مامان من بلدم، ولی جواد که بلد نیست! مادر به بّچه اش میگه:میدونم کشیدنمو های خواهرت کار شیطون بوده پسر:آره مامان جون امّا لگدی که زدم تو شکمش ابتکار خودم بود احمد: مامان! اجازه می دهی بروم با اکبر بازی کنم؟ مادر: نه پسرم، اکبر بچه خوبی نیست. آدم باید همیشه با دوست بهتر از خودش بازی کند. احمد: پس اجازه بدهید اکبر بیاید با من بازی کند! به خنگول میگن سفر حج چطور بود میگهخیابونا تمیز ، برجاش بلند ، ماشینا آخرین مدل. البته یه جای زیارتی هم داشت که شلوغ بود نرفتم. به غضنفر میگن شنیدیم آدم شدی! غضنفر میگه: نامردا شایعه کردن! جعبه سیاه سی130 پیدا شد : توش خنگول به خلبان میگه آقا سه راه آذری پیاده میشم ! خنگول دکمه ای پیدا کرد و برد پیش خیاط. - آقا میخوام برای این دکمه یک کت بدوزید!!! لنگه با کشتی میره مسافرت ازش میژرسنمسافرت چطور بود میگه همش استرس داشتم هی میگفتن لنگرو بندازین تو آب. میدونی بعد از مرگ مدیر عامل گوگل(google)چی به بچه ش میرسه: گوگل ارث (google earth ( مراحل تحقیق در ایران ctrl+a ctrl+c ctrl+v ctrl+p خنگول از سربازی برمیگرده میبینه بابا و داداشش با کلی ریش دم در وایستادندمیزنه زیر گریه میگه چی شدهبگین من طاقت شنیدنشو دارم میگن کثافتبرای چی ریشتراش رو با خودت برده بودی یارو ماشینش تو برف گیر میکنه زنجیر نداشته سینه میزنه خنگول از خدا میپرسه خدایا چرا منو آففریدی خدا میزنه تو سر جبرئیل میگه مگه نگفتم خاک اضافه اوردی مسخره بازی در نیار ------------------------------------------------------------------------------------------- غضنفر ماه رمضون میره خونه دوستش می خوابه دوستش بهش میگه سحر صدات کنم؟؟ یارو می گه نه همون غضنفر صدام کنی بهتره ------------------------------------------------------------------------------------------- به غضنفرمیگن پاشو سحره. میگه بزار بخوابم.خودم فردا بهش زنگ میزنم ------------------------------------------------------------------------------------------- یارو از ساختمون ده طبقه میفته پایین، همه جمع میشن دورش، ازش میپرسن: آقا چی شده؟ میگه: والله منم تازه رسیدم ! ------------------------------------------------------------------------------------------- اصفهانیه داشت خیار پوست میکند هی می گفت یاحضرت عباس خدا کنه توش موز باشه ------------------------------------------------------------------------------------------- می دونی چرا توشک رو قبل از دوختن با چوب می زنن ؟ چون بعدا هر چی دیدصداش در نیاد ------------------------------------------------------------------------------------------- غضنفر میخواسته یک کبریت سوخته رو روشن کنه،هرچی میزده کبریت مادرمرده روشن نمیشده. رفیقش بهش میگه: بابا خوب شاید کبریتش خرابه! غضنفر میگه: نه بابا، همین پنج دقیقه پیش روشن شد. ------------------------------------------------------------------------------------------- خنده بازار...
ما را در سایت خنده بازار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : علی حیدری khandesara1234 بازدید : 1940 تاريخ : شنبه 24 فروردين 1392 ساعت: 1:17

نظر سنجی

آیاازGFیاBFتوراضی هستین؟!

خبرنامه