امروز می خواستم راجع بهدوست دخترای خودم بگم بخونید تا بدونید من اسم هر کدومشونو مینویسم جلوش هم توضیحات درباره ی هرکدوم عسل:دکترای دروغگویی وخالیبندی داره کارش دروغ گفتنه واسه اینکه بتونه با یه پسر دوست شه ازهر دروغ وجنگولک بازیی دریغ نمیکنه خودشو آخرمسلمون وبچه مثبت میدونه مهسا:فقط منتظره یه پسر(فرشته ی نجات) بهش زنگبزنه وباهاش دوست شه البته یه خاصیت داره که چون این وبلاگ(آنتی دخترها) یه وبلاگ عاری از هرگونه بحسغیر اخلاقیه از گفتنش معذورم.(ببخشید) ولی آخرا خوب خرش کردم گفتم یه پسررو سرکار بذاره(تلفنی) پسره خودم بودم با دوستم اینقد خندیم آخر هم بحش گفتمگریش در اومد(ضااااااااااایع شده بود) شیما:(ویزگیهای عسل ) یه خودخواه به تمام معنا کهخیلی هم بی فرهنگ بود ولی خودشو ننه ی فرهنگ میدونست فکرمیکرد خیلی ارزش داره ناز میکرد مثل این گربه های خونگی(گربه صفت) ملیکا:یه دخترساده که زود گول میخورد عاشق پسراست اولش مثبت بود دختر خوبی بود ولی کم کم... بیچاره دیونه بود زود عاشق می شدآخرش نخواستمش دیونه تر شد هیسا:دختر شاد وباهالی بود هرچی بود راستشو بهم میگفت ولی ...(ای خداااااااا چرامن باید مودب باشم)از آب دراومدالبته حق داشت چون خارجی بود (فرهنگش بود دیگه) از دخترای ایرانی بدش میومد(مثل سگ) رباب:دختر خوب وراستگویی بود حس کردم واقا" دوسم داره منو برا خودم می خواست ویدا:این از اون دخترایی بود که باید بهش میگفتیم دوخر چون خیلی خر بود خودخواه- اسکل دروغگو البته فکر نکنم دختر بوده شاید زن بوده چون تنها کسی بود که ندیدمش وتستش نکردمبهش نمیومد آدم درستی باشه خیلی فک میزد خیلی هم خسیس وگدا بود دخترا مثل سیمکارت اعتبار ی هستن که از هر 10000000000000000000تا رمز شار ژ یکیشون درست از آب در میاد ولی قبل از اون سیمکارتت می سوزه خنده بازار...